Niagara Falls: Fear & Flying
Niagara Falls is located at the border of Canada and USA. From the American side, it is a completely different experience of the Canadian view. On the American side you experience a beautiful park. On the Canadian side you experience a vibrant touristy city. Each has unique views of the falls that you can't experience from the other side. The amount of water, the colors it creates into rainbows even on cloudy days. An experience not to be missed!
I never noticed that I have a fear of heights, since first time I stepped on the platform. I felt I'd have a heart attack. So now we come to the helicopter ride....I just don't know if I can do it. Between fear of flying and fear of heights, it's like a bad dream to me. But I put myself in challenge with my fear. These are the issues that I faced in aerial photography.
When I loaded all the images on my computer, I was very surprised to find how some of my images were blurry. I’ve not shot enough photos. To have more photos, I was supposed shoot more details of far sceneries.
If you have ever tried to shoot through a window, you probably already know that the three main factors of risk are: stains, reflections and unfocused images. There is nothing worse than a beautiful landscape spoiled by a stain in the middle of the picture or an unfocused picture.
To avoid reflection in the glass, just follow the usual advice: use a UV filter, avoid wearing bright clothes, and get as close as possible to the window.
I hope to have more chances to aerial photography to use my experiences.
آبشار نیاگارا: پرواز و ترس
تماشای آبشار نیاگارا چه از سمت آمریکا و چه از سمت کانادا دو تجربه کاملا متفاوت است . از سمت آمریکا پارکی زیباست و از سمت کانادا با شهری توریستی روبرو هستید و هر سمت منظره زیبا و منحصر به فردی را در اختیار شما قرار می دهد. حجم آب ، رنگین کمانی که حتی در روزهای ابری هم می توانید آن را مشاهده کنید، همه و همه تجربه هایی هستند که نباید از دست داد.
هیچگاه متوجه این نشده بودم که ترس از ارتفاع دارم. اولین بار که وارد سکوی پرواز و بعد داخل هلیکوپتر شدم، احساس کردم حمله قلبی به من دست داده است و مطمئن نبودم که قادر به انجام این کار باشم . ترس از پرواز و ترس از ارتفاع مانند کابوسی آزارم می داد، ولی می خواستم با این ترس بجنگم. خود را در موقعیت مبارزه با ترسم قرار دادم . قصدم گرفتن عکس از زیبای خروشانی بود، که فراموش نشدنی است. انجام این کار با چشم های بسته عملی نبود. نهایت تلاش خود را برای غلبه بر دلهره خود کردم.
در بازگشت، روی زمین، در خانه، پشت کامپیوتر، متوجه شدم که بسیاری از عکسهایم تار هستند. تعداد عکسها کم تر از آن چیزی بود، که تصور میکردم. باید از جزئیات مناظر دور عکسهای بیشتری میگرفتم.
اگر تا به حال از پشت پنجره عکاسی کرده اید قاعدتا بایستی از سه عاملی که باعث بد شدن عکس می شود آگاه باشید. لکه ها ، انعکاس نور و عکس هایی که نقطه فوکوس مناسبی ندارند. چیزی بدتر از این نیست که منظره ای زیبا با لکه یا عدم وجود فوکوس مناسب در عکس آن را غیر قابل نمایش کند. برای جلوگیری از انعکاس نور در شیشه ، تنها راه استفاده از لنز یو وی و نپوشیدن لباس رنگ روشن است و در نهایت نزدیکی به شیشه تا حد ممکن.
امیدوارم شانس عکاسی هوایی بیشتری داشته باشم تا فرصت استفاده از تجربه های به دست آمده را دوباره به دست آورم.