نقاشی قهوه خانه‌ای شیوه‌ای از نقاشی روایی ایرانی است، که پیشینه‌ای دیرینه دارد. مبدأ این هنر، سنت قصه خوانی در ایران است، که به سده‌ها پیش از ایجاد قهوه خانه‌ها و چای خانه‌ها برمی‌گردد

از دوره صفویه، با گسترش مرثیه سرایی و تعزیه خوانی، نقاشی قهوه خانه ای، که تلفیقی از ارزش‌های مذهبی‌ و میهنی ایرانیان و بیشتر نقش‌هایی‌از حماسه‌های جانبازی پهلوانان ملی‌ و پیشوایان دینی ایرانیان است، رشد می‌‌کند. درون مایه اصلی‌ این نقاشی‌ها حکایات شاهنامه و حادثه عاشو را است

این نقاشی، نقاشی روایی رنگ روغنی با درون مایه‌های رزمی، بزمی و مذهبی‌است، که در اواخر دوره قاجار و هم زمان با جنبش مشروطه در ایران اوج گرفت. بیداری افکار عامه و رشد اندیشه‌های آزادیخواهانه موجب گردید که این هنر مردمی جانی تازه گیرد. هنرمندان این مکتب به نقاشی داستان‌های حماسی و مبارزات آ زادیخواهانه مذهبی‌و میهنی پرداختند. قهوه خانه ها، حسینیه ها، تکیه‌ها و پاتوق‌ها پایگاه نقاشان این مکتب، و نقالانی است که قصه‌های آن را برای عامه نقل میکنند

پس از آن، در دهه‌های ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ هجری شمسی‌، نقاشی قهوه خانه‌ای مورد توجه هنرمندان مدرنیست ایرانی و به ویژه هنرمندان مکتب سقا خانه قرار گرفت

با توجه به رشد چشمگیر هنر در سه دهه اخیر، این مکتب نیز متحول شده است. موضوع نقاشی دیگر خالص نیست و فقط مذهبی‌ یا شاهنامه‌ای نیست. در یک اثر هم کیکاووس را می‌‌بینید و هم علی‌ را. شیوه نقاشی نیز دگرگون شده است و آثار نقاشی قهوه خانه‌ای سورریالیستی در آثار هنرمندان جدید نیز دیده می‌‌شود

نقاشی‌های روایی دیواری با قدمت بیشتر مزین بنا‌های تاریخی ایران اند، ولی قدیمی‌‌ترین تابلو نقاشی قهوه خانه‌ای موجود مربوط به حدود قرن ۱۱ هجری قمری است، که در موزه مشهد نگه داری می‌‌شود. نمونه‌های بیشتر و جدید تر در موزه رضا عباسی تهران جمع آوری شده اند

نقاشان این سبک شناخت آکادمیک از اصول نقاشی نداشتند، و با پرسپکتیو، طراحی‌ و تصویرسازی آشنائی کلاسیک نداشتند. در آثار ایشان "زمان" مفهوم ندارد. این نقاش ها، عمدتا خود را نقاشان "خیال ساز" یا "عامیانه" می‌‌نامند. قهوه خانه، محل کار و عرضه هنرشان، نیز به همه مردم کوچه و بازار تعلق دارد. نقاشی آن‌ها عمدتا روی پارچه (بوم)، دیوار، شیشه، چوب و یا سرامیک انجام می‌‌شد. رنگ‌ها از مواد معدنی یا گیاهی پودری بوده که با روغن آغشته شده و مورد استفاده قرار می‌‌گرفته است، و اکثراً رنگ‌های اصلی‌ و مکمل بوده اند. رنگ‌های ملایم برای به تصویر کشیدن چهره‌های مثبت استفاده می‌‌‌شد. آدم‌های بد و شیطانی با رنگ‌های گرم و زمینی‌ به تصویر کشیده می‌‌شدند

نقاشی قهوه خانه ای، هنر عامه
نقاشی روایی در ایران پیشینه‌ای دیرینه دارد. مراسم، جنگ ها، بزم ها... بر دیوار و سقف کاخ‌ها و ابنیه شاهان و حکام نقش بسته اند. داستان‌های شاهنامه یکی‌ از تم‌های اصلی‌ این سبک نقاشی در ایران اند و در حقیقت قصه سرایی ایرانی مبدأ این هنر بوده است. با گسترش مذهب در دوره ی صفویه، موضوع جدیدی به نقاشی روایی ایران افزوده ‌شد و پیشوایان دینی ایرانیان نیز جایگاهی‌ در نقاشی روایی یافتند و قصه ی عاشورا یکی‌ از مایه‌های اصلی‌ این نقاشی گردید

علاقه شاهان صفوی به قهوه، موجب شکل گیری و رشد قهوه خانه‌ها در دوره صفویه می‌‌گردد، که مکانی برای استراحت و تفریح می‌‌شوند. با شکل گیری نقالی قهوه خانه ای، نقاشان کاشی به تصویر کردن صحنه‌های نقل قهوه خانه‌ای می‌‌پردازند. این نقاشی بر اساس داستان‌های بزمی، رزمی و مذهبی‌ ایرانی کشیده میشد. مذهب نگاری در این مقطع با ترسیم پرده‌های مصیبت کربلا آغاز ‌شد. دراویش پرده‌ای بزرگ از نقاشی دوازده امام را در کوچه‌ای گسترده و با نقالی آن به دعای تماشاچیان می‌‌پرداختند

در طول تاریخ، مامن هنر و ادبیات ایران دربار و کاخ‌های شاهان و حکام بوده است. اولین عکاس آماتور ایرانی‌ هم خود ناصر الدین شاه نقاش بود. ارتباط گسترده ایرانیان با اروپا در دوره قاجار، رشد اندیشه‌های روشنگری و آزادیخواهانه... موجب گردید تا هنر و ادبیات مامن دیرینه خود را ترک کند و بزرگانی چون ایرج میرزا، عارف... را به گنجینه ادبی‌ ایران بیافزاید. نقاشی و عکاسی هم بین عموم مردم رواج یافت. نقاشی هم چون دیگر شئون زندگی‌ ایرانی، از مینیاتور به رئالیسم و بلافاصله به نقاشی مدرن اروپایی می‌‌رسد، در فاصله‌ای کمتر از یک قرن، هم چون دیگر تغییرات

اما نقاشی روایی روند طبیعی حرکت خود را حفظ می‌‌کند. در اواخر دوره قاجار و هم زمان با جنبش مشروطه و بیداری افکار عامه، این هنر جانی تازه می‌‌گیرد. هنرمندان این مکتب که شناخت آکادمیک از اصول نقاشی نداشتند، به نقاشی داستان‌های حماسی، به خصوص اساطیر شاهنامه، و مبارزات آزادیخواهانه میهنی و مذهبی‌ پرداختند. در چای خانه ها، حسینیه ها، تکیه ها، پاتوق‌ها و بیشتر در قهوه خانه‌ها نقاشی می‌‌کردند، و از همین جا بود که آن را نقاشی قهوه خانه‌ای نامیدند. در قهوه خانه، رنگ روغن روی پارچه افسانه‌ای را به تصویر می‌‌کشید تا نقالان همان جا قصه ی آن را برای عامه نقل کنند، و یا مرشدان در ورای گود زورخانه

نقاشان این مکتب عمدتا از طبقه متوسط بودند. غالبا حرفه دیگری داشتند و بنا بر علاقه شخصی‌ خود عصر‌ها در قهوه خانه نقاشی می‌‌کردند. حسین قوللر آقاسی (متولد ۱۲۸۱ تهران) و محمد مدبر را شاید بتوان پیش کسوت نقاشان قهوه خانه‌ای دوره قاجار دانست

حسین نقاشی را نزد پدر آموخت. پدر در کار نقاشی روی کاشی بود و داستان‌های شاهنامه‌ای و مذهبی‌را با رنگ لعاب روی کاشی ترسیم و برای استفاده سر در حسینیه ها، حمام ها، زور خانه‌ها و سقا خانه‌ها آماده می‌‌کرد. پرسپکتیو نقاشی حسین چون کار پدر ضعیف و بیشتر جنبه تزئینی داشت. عباس بلوکی فر، محمد فراهانی و فتح اله قوللر آقاسی از شاگردان حسین اند

محمد مدبر نقاشی را از سید غفار نقاش اصفهانی آموخت و بیشتر به نقاشی طبیعت گرایش داشت. طراحی و تناسب اندام در کار محمد از استحکام بیشتری بر خوردار بود. حسن اسماعیل زاده (چلیپا) و حسین همدانی از شاگردان مدبر اند

حاج رضا عباسی، عنایت اله روغن چی‌، میرزا حسن، علی‌الوندی همدانی، ید اله هدایت جو، میرزا اسکندر، امیر حسین قائم مقامی، غدیر علی‌، محمد درویش، محمد حمیدی (محمد بر بر)، محمد رحمانی، اسماعیل کیانی (اسماعیل آرتیست)، علی‌تهر، مهدی عبد الصالحی، محمد صانعی، حسین منفردی، علی‌اکبر لرنی، احمد خلیلی، جواد عقیلی، محمد رحمانی و علی‌اکبر صادقی‌از دیگر هنرمندان این مکتب اند

جایگزین شدن زورخانه‌ها با باشگاه‌های بدن سازی، رشد روایتگری خانگی رادیو و تلویزیون (و ایضا سینما) و پیدایش کافی‌شاپ ها، تریا‌ها و رستوران‌های جدید، قهوه خانه‌ها از رونق انداخت. تاسیس دانشکده‌های هنری و به تبع آن افزایش دانش هنرمندان، حمایت دولتی از هنرمندان و به تبع آن رشد هنر مدرن از یک طرف، و کم شدن تعداد قهوه خانه‌ها با عنایت به رشد اجتماعی دهه پنجاه از طرف دیگر، موجب گردید نقاشی قهوه خانه‌ای کم رنگ گردد. نقاشان قهوه خانه‌ای این نسل در کارگاه و یا استودیو ی خود بوم را قلم می‌‌زدند و برخی‌در اندیشه طرحی نو بودند. علی‌اکبر صادقی‌، نقاش گالری سبز پارک ساعی، نقاشی قهوه خانه‌ای سوریالیستی را بنیان گذارد

در سه دهه اخیر، با پیدا شدن محدودیت‌های تفریحی، رستوران‌های جدید به شکل قهوه خانه‌های قدیم رواج یافته اند. نقاشی هم شب‌ها در کنج این قهوه خانه‌های مدرن نقاشی می‌‌کند. کارمند است. اما هنوز در کوچه‌های پشت شاه چراغ شیراز نقالان قصه‌های شاهنامه را نقل می‌‌کنند

دویست نقاشی قهوه خانه‌ای از ۱۲ هنرمند در پایان سال ۱۳۸۸ در موزه هنر‌های معاصر تهران به نمایش گذاشته شد. در آگوست ۲۰۱۰ نیز نمایشگاهی از آثار پنج هنرمند در گالری کارون در نورت ونکوور کانادا به نمایش گذاشته شد: علیرضا عباسی اصفهانی، کسری کیائی، نگار کاشیان، سالار احمدیان و زرین نقش اصفهانی

هنرمندان مکتب نقاشی قهوه خانه‌ای

عباس بلوکی فر
احمد خلیلی
علی اکبر لرنی
علی اکبر صادقی
فتح الله قوللر آقاسی
حسن اسماعیل زاده
حسین همدانی
حسین قوللر آقاسی
جهان اینانلو
جواد عقیلی
محمد فراهانی
محمد حمیدی
محمد مدبر

اسماعیلی کیانی، محمد رحمانی، حاجی رضا عباسی، عنایت الله روغن چی‌، میرزا حسن، یداله هدایت جو، میرزا اسکندر، امیر حسین قائم مقامی، قدیر علی، مهدی عبد الصالحی، محمد صانعی، حسین منفردی از دیگر هنرمندان این مکتب ا‌ند




فروش اینترنتی آثار هنری، صنایع دستی‌ و کتاب