|
|
In summer of 2016 I had a 7-day trip to Alaska, a state that Americans call “the last frontier” and I had heard a lot about extreme beauty of its nature. I decided to put my camera into good use in this trip and register some of the natural beauties of Alaska in , I made sure that I had enough memory cards, an extra battery, and a battery charger in my camera backpack.
One does not have to wait to get to Alaska to start taking interesting pictures. It can start right from the very beginning of the trip before and during boarding the cruise-liner. He outside view of the huge cruise ship as well as its deck, its chimney and many other parts and corners of it provide any one with keen eyes for photography with many opportunities for great shots.
After leaving Vancouver for Alaska, the cruise liner passes through the long Strait of Georgia, on right side of which lies the mainland Canada, and on the shores of Vancouver Island can be seen. Strait of Georgia is dotted with many scenic small rock or forest-covered islands. If lucky, in day time you may also see sea otters resting on rocks or some whales passing by. Keep your camera at hands for such occasions.
Next morning we were at the Southern tip of Alaska and the cruise liner docked at the small port city of Ketchikan. Ketchikan is a neat and beautiful small city. In few hours one can walk to the four corner of it. It is surrounded on three sides by mountains that are covered with dense forests and mist.
In Alaska the first thing that grabs your attention is the vastness of the land and purity of its nature. Its majestic snow-covered mountains, its dense forests, beautiful bays and sounds, its awe-inspiring glaciers and waterfalls are all feasts for the eyes of the visitors of the land.
One will also notice that the dominant colors in Alaskan nature are green, blue and grey; a paradise for those interested in black and white photography! Dominance of such colors is perhaps the reason why in Alaskan cities great many buildings are painted with warm colors such as yellow, red, etc. For instance, you can see many such colorful buildings in Ketchikan. There are many wooden or stone or metal statues depicting the aboriginal people of the land, miners, animals, etc. around in the city. Besides natural scenery, these are also very good subjects for photography.
In every city in Alaska you can see many stores that sell precious or semi-precious stones such jade and tanzanite or jewelry and artifacts made of them. They also sell artifacts made of gold, whale bones, and imported ivory. Some of these artifacts are very elaborated and beautiful, especially those made by indigenous artists. To take picture of them, of course you should ask for the store managers’ permission first. Beware that cheap and fake replicas of the Alaskan natives’ art imported from china are available in almost every gift shop too.
Our next destination was Juneau, the capital city of Alaska. The day after, we arrived at Juneau. Here also we had few hours to visit the city and beyond. Tours and excursions for tourists are readily available in every city in Alaska. Depending on your budget you can go on excursions by bus or train or kayak or helicopter or plain. Visiting glaciers is among the most popular tours. Not being a wealthy tourist, I and my companions chose to go on bus to see the Nugget falls and the glacier beside it, which cost us about $ 65 per person. I am glad to say that it worth every penny. Nugget falls is breath-taking and a great subject for photography. And so is the glacier close to it. The nature around them with misty forests and shallow ponds are also amazing.
After Juneau, the cruise ship sailed towards another small port called Skagway. To reach Skagway, the ship passed through Glacier Bay and Chilkoot Inlet. No doubt, this was the best and most beautiful part of our trip, and surely one of the most beautiful parts of the world. On both sides of the bay rings of snow-capped high mountains soared into the sky, and every now and then a great glacier appeared and displayed its power and beauty to onlookers. By now, all enthusiast passengers were on the upper deck putting their cameras to work taking pictures or film.
Here and elsewhere in Alaska I was stunned to see how fast fog or mist rises and covers forests, mountains and everything else; so much so that at times only tip of a high mountain remains visible. It gives a mysterious quality to the scenery and provides photographers with an opportunity to take some really interesting pictures.
Finally we reached the very small town of Skagway. However, I found Skagway more impressive than Ketchikan and Juneau, mostly because of the effort undertaken to preserve the city’s historical heritage.
Skagway owes its existence to the famous Klondike gold rush in late 19th century. It was the place where those in search of gold stayed and prepared themselves for the last part of their journey to Klondike fields. Today, still a number of buildings and objects belonging to that era are preserved in their original forms and on display visitors of Skagway. Among them are the century-old city hall, an equally old saloon and bar with original bottles of beer and other drinks, the house and belongings of one of the officials of the time, and even two side by side small whore-houses of those days. On the corner of one of the streets a 19th century train is also on display.
After visiting Skagway, we went back on board of the cruise. In the morning we woke up at Anchorage which is a much bigger city but had no chance to spend time there. According to our schedule we had to go directly to the airport and fly to Vancouver.
It was a memorable trip and a great experience!
|
|
در تابستان 2016 سوار بر کشتی کروز هلند- امریکا راهی سفری هفت روزه به آلاسکا شدم. وصف طبیعت زیبای این بزرگترین و دست نخورده ترین ایالت از ایالات متحده ی آمریکا را بسیار شنیده بودم از این رو دوربین عکاسی خود را با چند کارت حافظه و یک باتری اضافه به همراه بردم.
از همان ابتدای سفر و حتی پیش از سوار شدن بر کشتی می توان عکاسی را شروع کرد و سوژه های مناسبی برای این کار یافت؛ برای مثال منظره لنگرگاه، دورنمای کشتی با عظمت چشمگیرش، صف مسافران در حال ورود به کشتی، بخش های مختلفی از بدنه کشتی و ...الخ. پس از ورود به کشتی هم می توان از بخش های درونی آن بويژه از عرشه، دودکش های غول پیکر و طبقات مختلف و دکوراسیون های هر طبقه عکس های جالبی تهیه کرد.
مسیر کشتی از ونکوور به آلاسکا در ابتدا از تنگه ی طولانی جورجیا می گذرد، تنگه ای که در یک سوی آن بخشی اصلی بریتیش کلمبیا و کانادا قرار دارد و در طرف دیگر آن سواحل شرقی جزیره ی ونکوور را می توان دید. در گذر از تنگه ی جورجیا به صدها جزیره ی کوچک و بزرگ صخره ای یا پوشیده از درخت برخواهید خورد که سر از آب بیرون آورده اند و مناظری دل انگیز را تشکیل داده اند. امکان دیدن جانوران دریایی گوناگون مانند بالن ها و دلفین ها و فک ها در این مسیر وجود دارد. اما پس از غروب آفتاب تاریکی چنان فشرده است که فرصتی برای عکاسی به دست نمی دهد.
صبح روز بعد به سواحل جنوب شرقی آلاسکا نزدیک شده بودیم و پس از مدت به نخستین محل توقف کشتی یعنی شهر بندری کِچيکان رسیدیم. کچيکان شهری است کوچک اما زیبا و پاکیزه که با صرف چند ساعت می توان تمام گوشه و کنارش را گشت.
جنگل های انبوه و مه آلود در گرداگرد شهر شکوه و گیرایی خاصی دارند و موضوعی بسیار جالب و زیبا برای عکاسی اند. رنگ های غالب در طبیعت محیط بر شهرهای آلاسکا بیشتر از طیف سبز، خاکستری و آبی اند. اگر بخت یاری کند و هوا آفتابی شود به تنوع رنگ ها افزوده می شود. به نظرم چنین آمد که آلاسکا با جنگل ها و کوه های مه آلود و آسمان غالباً گرفته و خاکستری رنگش جایی بسیار مناسب برای تهیه عکس های سیاه و سفید برای علاقمندان این نوع عکس ها از طبیعت باشد.
در داخل شهرها البته وضعیت قدری متفاوت است و شاید همین محدودیت طیف رنگ ها باعث شده است که ساکنان شهرهای آلاسکا بسیاری از ساختمان ها را با رنگ های روشن و گرم – مانند زرد و قرمز و قهوه ای روشن – آراسته اند و به این ترتیب جای خالی این رنگ ها را لااقل در محل زندگی خود تا حدودی پُر کرده اند.
در شهر مجسمه های جالبی از بومیان آلاسکا، معدنچیان، جویندگان طلا و ... هم نصب شده اند که می توانند موضوع عکاسی باشند.
بیشترین مغازه ها در شهرهای آلاسکا اختصاص دارند به عَرضه ی انواع و اقسام سنگ های قیمتی و آنچه از آنها ساخته شده است و نیز کارهای دستی بومیان آن سرزمین از این سنگ ها یا استخوان های نهنگ یا عاج وارداتی و فروش انواع لباس ها و یادگاری های سفر و البته فرآورده های دریایی بویژه ماهی آزاد دودی. در حالی که در هر چند قدم یکی از این نوع مغازه ها را می بینید، گاه برای پیدا کردن یک خواربارفروشی دچار مشکل خواهید شد.
بسیاری از انواع محصولات صنایع دستی که در این فروشگاه ها می بینید بسیار استادانه ساخته شده و زیبایند و می توان عکس های زیبایی از آنها تهیه کرد. برای این کار کافی است از صاحب مغازه اجازه بگیرید. در ضمن باید توجه داشت که کپی از کارهای بومیان آلاسکا که در چین ساخته می شوند و به قیمت بسیار ارزانتر عرضه می شوند هم در فروشگاه های این شهرها به وفور وجود دارند.
پس از صرف چند ساعت در کچیکان به کشتی برگشتیم و کشتی به سوی بندر جونو که مرکز اداری آلاسکا محسوب می شود به راه افتاد. فردای آن روز کشتی در بندرگاه جونو پهلو گرفت و باز هم فرصتی چندساعته برای گردش در شهر و اطراف آن به دست آمد.
جونو هم شهر کوچکی است اگرچه از کچیکان بزرگتر به نظر می رسد. مغازه ها همان وضعیت مغازه های کچیکان را دارند و عموماً همان نوع محصولات را عرضه می کنند.
در هر یک از شهرهای آلاسکا و از جمله در جونو شرکت های متعددی فعالیت دارند که گردشگران را به طرق مختلف – با اتوبوس یا قطار یا هلیکوپتر یا هواپیماهای کوچک و یا سوار بر اسب – به نقاط دیدنی خارج از شهرها برای دیدن زیبایی های طبیعت اعم از یخچال های طبیعی، کوه ها و آبشارها، جنگل ها و رودخانه ها و جانوران می برند. هر گردشگری می تواند بسته به امکانات مالی و وضعیت جیب خود یکی از این برنامه های گردشی را انتخاب کند. من و همراهانم با توجه به امکاناتمان یکی از ارزانترین برنامه ها را که بازدید از آبشار ناگِت (Nugget Falls) و یخچال طبیعی نزدیک آن بود انتخاب کردیم. دیدن این آبشار و یخچال طبیعی کنار آن به راستی به 60 دلاری که هر کدام برای این برنامه پرداختیم می ارزید. هم آبشار بسیار زیبا و پُرشکوه بود و هم یخچال طبیعی ای که در طول زمان خزیده و خود را تا نزدیکی آبشار کشانده بود. طبیعت اطراف و بویژه آبگیرهای آن هم بسیار زیبا بودند و شوق عکاسی را در بیننده برمی انگیختند.
پس از این برنامه به کشتی بازگشتیم و کشتی به سوی بندر اِسکَگوِی (Skagway) به راه افتاد. صبح که از خواب برخاستیم کشتی هنوز در راه بود و در خلیجی طولانی به نام خلیج یخچال ها (Glacier Bay) پیش می رفت. به جرأت می توان گفت که این خلیج و مناظر اطراف آن از زیباترین نقاط جهان اند. ساعت های متمادی را بر عرشه ی کشتی به تماشا و عکاسی از کوه های سربه فلک کشیده، یخچال های باشکوه، جنگل های انبوه و گهگاه جزیره های کوچکی که جانوران دریایی بویژه فُک ها بر آنها آرمیده بودند گذراندیم. بدون تردید این زیباترین بخش سفر من و همراهانم به آلاسکا بود.
در آلاسکا مِه به شکل و سرعتی شگفت آور بر می آید و آب و کوه و جنگل و زمین و هوا را فرا می گیرد تا جایی که گاه از کوهی بلند تنها نوک قله ی آن قابل بیرون از مه و قابل دیدن است. مناظری که به این ترتیب با برخاستن مه پدید می آیند از بهترین موضوع های عکاسی طبیعت در آلاسکایند.
سرانجام به بندر کوچک اسکگوی رسیدیم و از کشتی خارج شده و به دیدن شهر رفتیم. اسکگوی آخرین شهری بود که در برنامه سفرمان می دیدیم. پس از آن کشتی راهی شهر انکورِج (Anchorage) می شود. در انکورج می باید بلافاصله به فرودگاه می رفتیم تا از آنجا با هواپیما به ونکوور بازگردیم و بنابراین فرصتی برای بازدید از شهر نبود.
در میان شهرهایی که در این سفر دیدم، اسکگوی را جالب تر از همه یافتم. این شهر گویا یادگار دورانی است که تب طلا مهاجران بسیاری را از نقاط مختلف آمریکا و کانادا برای یافتن این فلز ارزشمند به آلاسکا می کشاند. در واقع این شهر کوچک محلی بوده است برای اتراق و دادوستد جویندگان طلا و شکارچیان و صیادان و ... و نیز معاملات اینان با بومیان منطقه. کار بسیار ارزنده ای که در این شهر صورت گرفته این است که بسیاری از بناهای آن دوران گذشته را به همان صورت اصلی شان حفظ کرده اند؛ مکان ها و ساختمان هایی که بعضی از آنها بیش از صد سال از عمرشان می گذرد و از گرفتن عکس از آنها نمی باید غفلت کرد. این مکان های بازمانده از دورانی گذشته هم بسیار متنوع اند و هم جالب؛ از شهرداری و شورای شهر گرفته تا خانه ی چند تن از دولتمردان وقت تا یکی سالن های مشروب فروشی آن دوران با بار و ویترینی که با بطری های مشروبات آن زمان آراسته شده اند... حتی دو سه نمونه روسپی خانه کوچک آن دوران هم به همان شکل اولیه خود برای بازدید گردشگران حفظ شده اند. در گوشه ای از شهر هم چند نمونه قطار قدیمی مربوط به آن عصر در معرض نمایش قرار گرفته اند.
فراموش نکنید که اگر با کشتی به آلاسکا سفر می کنید حتماً برای عکاسی لنز تِلِه تان را هم به همراه داشته باشید چرا که ناگزیر خواهید بود که از بسیاری مناظر یا موضوعات با فاصله و از روی عرشه کشتی عکس بگیرید بویژه اگر به جانوران دریایی مانند نهنگ، فک و دلفین و ... بربخورید. خوب است که چند کارت حافظه اضافه برای دوربین هم به همراه داشته باشید و یادتان هم نرود که علاوه بر داشتن یک باتری دوربین اضافی، سیم و دوشاخه مخصوص شارژ کردن باتری دوربین هم در دسترس تان باشد.